فاضلابهای انتقالی از تهران، آفت آبهای زیرزمینی در مخروطهافکنه ورامین بزرگ

در مراودات روزانه و صحبتهای مداوم کشاورزان در خصوص افت شدید چاههای آب ورامین و همچنین مناطق اطراف چیزی که از مردان کهنسال ورامین میتوان شنید، آنست که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی جهت احداث چاههای دستی برای مسائل فاضلاب خانگی، شهری و روستایی دچار خروج آب از چاه میشده و سطح ایستایی آب زیرزمینی آنچنان بالا بود که قنوات و چاهها هیچگاه کمآبی را تجربه نکرده بودند.
در حال حاضر آنچنان سطح آب زیرزمینی به شدت فروکش کرده که شاهد آبیابی در اعماق ۲۰۰-۱۸۰ متری هستیم. پایین رفتن شدید سطح آب و اضافه نمودن فاضلاب تهران به سفره زیرزمینی ورامین ، جهت جبران کمآبی تبدیل به معظل بزرگی برای مسموم شدن آبهای زیرزمینی این منطقه شده است. تصاویر شماره ۱ و۲ پخش فاضلاب تهران در جاده کانال ورامین به پاکدشت با مختصات ۱۴/۴۰/۵۶ ، ۲۷/۲۰/۳۹ را نشان میدهند.
تصویر شماره ۱- پخش فاضلاب انتقالی از تهران در آب پخشکن جاده کانال با مختصات ذکر شده
تصویر شماره ۲- وجود انواع مواد آلاینده در آب کانال که شدت فراوانی آنها را به صورت کفکردگی میتوان در سطح آب مشاهده کرد.
احداث دو سد لتیان و ماملو بر روی رودخانه جاجرود با خشکسالیهای پیدرپی و برداشتهای بیرویه توسط چاههای بدون مجوز و با مجوز و از همه مهمتر بیتوجهی و ندانمکاری مسئولین عامل اصلی دامنگیر شدن مردم شریف ورامین، پیشوا، باقرآباد و قرچک با چنین معضلات و چالشها میباشد.مخروطهافکنه ورامین همانطور که در تصویر قابل مشاهده است طی حدود ۵/۱ میلیون سال Quaternary در سه مرحله اصلی پیشروی و پسروی یخچالها تشکیل شده و از پرضخامتترین مخروطهافکنههای ایران میباشد. تصویر شماره ۳ حوزه آبریز مخروطهافکنه ورامین را در کنار مخروطه ایوانکی نشان میدهد
تصویر شماره ۳- مخروطهافکنه ورامین با حوزه آبریز به خط قرمزرنگ که ماحصل بیش از ۱ میلیون سال فعالیت یخچالی میباشد.
انباشت عظیم قلوههای آبرفتی از ذرات درشتدانه تا ذرات در حد رس در دشت ورامین توسط انتقال حجم بالای سیلاب رودخانههای جاجرود ـ بومهن، رودهن و دماوند در دورههای یخچالی اصلی Gunze، Minddle و Vorme، صورت گرفته است، به همین دلیل تا بیش از ۲۵۰ متر ضخامت را میتوان برای این مخروطهافکنه بزرگ در نظر گرفت. در سالهایی که موتورآب به این منطقه وارد نشده بود و آب توسط چاههای دستی و قنوات به سطح زمین میرسید، تعادل کاملی بین سطح ایستایی و خروج زهآبهای باتلاقی در جنوب شهرهای ورامین ـ پیشوا، باقرآباد و قرچک وجود داشت. تمامی رشد کشاورزی این منطقه و تأمین بخشی از مایحتاج گوشت، میوه و سبزیجات مردم کلانشهری همچون تهران مدیون آب موجود در مخروطهافکنه ورامین میباشد، افزایش و هجوم چاههای عمیق خصوصاً در سالهای بعد از انقلاب و ارائه مجوزهای بیرویه در دولتهای بیتدبیر به علاوه احداث بندآبهای بزرگی همچون سدهای لتیان و ماملو مضاف بر خشکسالیهای پیدرپی، مخروطهافکنه عظیم ورامین را با خشک شدن و تشنگی مواجه ساخته است. همانطور که در شکل ۱ افت سطح ایستایی آب را میتوان مشاهده نموده، کاهش شدید آن در ورامین با رسیدن عمق آب تا سطوح پایینتر از ۲۵۰ متری زیرزمین بیانگر این تشنگی میباشد. وحشت و کماندیشی مسئولین مربوطه از این امر موجب گردید که بخشی از فاضلابهای تهران را به ورامین توسط کانالها انتقال دهند (تصاویر ۴ و ۵، کانال انتقال فاضلاب از تهران به ورامین بزرگ ).
تصویر شماره ۴- یکی از کانالهای انتقال فاضلاب از تهران به ورامین که به چند مترمکعب در ثانیه میرسد.
تصویر شماره ۵- حجم عظیمی از انتقال فاضلاب از تهران به شمال ورامین که آلایندگی تمام مخروطهافکنه را به همراه خواهد داشت.
آب مطلوب و گوارای رودخانههای جاجرود، بومهن، رودهن و دماوند به شهرنشینان پایتخت داده شد و جهت مصرف شرب تهرانیها قرار گرفته است، در عوض مخروطهافکنه بزرگ ورامین با خشکی مواجه شده و روزبهروز بر
بحران افت سطح آب زیرزمینی آن افزوده میگردد. انتقال فاضلابهای تهران به بهانه کمک به کشاورزی و افزایش سطح آب زیرزمینی حجم عظیمی از گند آبها، سموم، شویندهها، عناصر سنگین و سمی، بدتر از همه نیتراتها را به همراه دیگر Ditergentها وارد مخروطهافکنه بزرگ ورامین مینماید. این بیلیاقتی مهندسی و معضل پایتختنشینها علاوه بر آلوده نمودن آبهای زیرزمینی، مواد مضری همچون نیتراتها، شویندهها، سموم و عناصر سنگین و گاهاً رادیواکتیو را نیز درون محصولات کشاورزی جای داده و اقلام گوناگون از سبزی، صیفیجات، جو، گندم و غیره را مسموم مینماید. مطابق تصاویر فوق هر کانال حجم زیادی از فاضلاب را به همراه خود وارد مخروطه مینماید که جز آلودگی چیزی را برای مردم غیور ورامین ، به ارمغان نمیآورد.
آلودگیهای سمی برای سالیان متمادی در سفرههای آبهای زیرزمینی و همچنین محصولات کشاورزی باقی خواهد ماند و نتیجهای را جز معیوب نمودن و سمی کردن منطقه به همراه نخواهد داشت.
به سهولت میتوان دریافت که تا چه حد این انتقال فاضلاب در جهت سمی شدن آب چاههای منطقه ورامین مؤثر خواهد بود. به عنوان مثال یکی از چاهها با مختصات ۱۳/۱۹/۵۵ ، ۴۶/۹۶/۳۸ دارای آب با بوی گند و زننده که قطعاً همراه با عناصر سمی همچو نیترات، سرب، کادمیوم و غیره میباشد را میتوان در جنوب روستای آبباریک یادآور شد. بدیهی است چنین مسمومیت و گندآبی در دیگر چاههای آب مخروطهافکنه وجود داشته که بدون شک عامل مخربی بر سلامت محصول و جسم و جان مردم غیور این خطه خواهد بود (تصاویر ۶ و ۷).
تصاویر ۶ و ۷- چاه آب با مختصات ذکر شده که بوی مشمئزکننده ناشی از تمرکز و تجمع انواع آلایندهها از چند صد متری موجب ناراحتی دستگاه بویایی هر فردی میگردد.
نتیجهگیری و راهحلها
در تمامی جهان خصوصاً کشورهای خشکی مانند ایران عزیز دیده نمیشود که پایتختی بسازند و جمعیت آن را طی چهار دهه تا چندین برابر افزایش دهند، بدین ترتیب مجبور شوند جهت تأمین آب شرب این جمعیت تمرکز داده شده از پنج سد لار، لتیان، ماملو، کرج و طالقان آبرسانی نمایند. این عملکرد غیرمهندسی موجب شده تا مخروطهافکنههای بزرگ ورامین، کرج و شهریار، آمل و حتی آستانه و رشت دچار کمآبی و خشکی گردند.
چارهسازی خشک کردن سفرههای آب زیرزمینی ورامین انتقال فاضلاب تهران نیست که منجر به نیتراتی شدن، سمی شدن و نابودی کشاورزی و مردم این منطقه شود. راهحل دادن حقآبه مردم شهرهای پاکدشت، ورامین، پیشوا، باقرآباد و قرچک میباشد. به جای ارسال آب به تهران و آلوده نمودن آن میبایست سرریز سهم آب
رودخانههای جاجرود، دماوند، رودهن و بومهن توسط سدهای لتیان و ماملو به دشت حاصلخیر ورامین و حومه داده شود. علاوه بر آن تمامی شهرهای واقع شده در مخروطهافکنه بزرگ ورامین باید از سهم آب شرب مطلوب سدها بهرهمند شوند تا شاید مرحم اندکی بر آلوده شدن سفرههای زیرزمینی این منطقه عظیم کشاورزی گردد.
دکتر سلمان ولایتی – دکترای آب های زیرزمینی و مدرس دانشگاه